به گزارش خبرگزاری حوزه، دوم اسفندماه سال ۱۳۹۷، سالروز رحلت آیت الله محمد مؤمن از فقهای شورای نگهبان است که به بازنشر پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب خواهیم پرداخت:
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
با تأسف فراوان خبر رحلت عالِم ربانی و فقیه پارسا و پرهیزگار آیة الله آقای حاج شیخ محمد مؤمن قمی اعلیالله مقامه را دریافت کردم. این ضایعهئی برای حوزهی علمیه است.
مقام علمی و پرورش شاگردان برجسته در کنار تقوا و اخلاص این عالم بزرگوار، و نیز وفاداری و تعهد انقلابی و اجتماعی، شخصیت جامعی از ایشان ساخته بود. سابقهی مبارزاتی ایشان به پیش از انقلاب برمیگردد و خدمات انقلابی ایشان در تمام دوران چهل ساله مستمراً ادامه داشته است و در دورههای متعدد و متوالی یکی از ارکان مهمّ شورای محترم نگهبان بودهاند.
اینجانب درگذشت ایشان را به خاندان گرامی و فرزندان مکرّم و دیگر بازماندگان و نیز به حضرات علمای اعلام حوزهی مقدس قم و بخصوص شاگردان و دوستان ایشان و به عموم مردم عزیز شهر قم تسلیت عرض میکنم و مغفرت و رحمت الهی و علو درجات ایشان را از خداوند متعال مسألت مینمایم.
سید علی خامنهای
۳ اسفند ۱۳۹۷
زندگینامه فقیه پرهیزکار
آیتالله مؤمن، در روز پنج شنبه، دهم ذیالقعده سال ۱۳۵۶ هجری قمری، برابر با ۲۳ دی ۱۳۱۹ هجری شمسی در خانوادهای مذهبی در شهر قم چشم به جهان گشود.
وی تحصیلات خود را در سن هفت سالگی و با آموزش قرآن در مکتبخانهای واقع در محله باغ پنبه قم آغاز کرد. پس از آن به مکتب دیگری رفت و در آنجا کتاب نصاب الصبیان و برخی از کتب دیگر را آموخت.
پس از مدتی با سفارش برخی به پدر گرامیاش و موافقت پدر، تحصیلات خود را در مدارس اسلامی ملی آن زمان آغاز و به تحصیل علوم دبستانی اشتغال پیدا کرد. در مدت دو سال تا کلاس ششم ابتدایی تحصیل کرد و پس از آن سال اول دبیرستان را خواند اما به دلیل کم بودن سن قانونی نتوانست در آزمون پایان سال شرکت کند.
این عضو فقید شورای نگهبان، در سال ۱۳۳۲ به تحصیل علوم دینی روی آورد و طی دو سال، ادبیات عرب، بخش بسیاری از «مطوّل» و همه «معالم الاصول» را فرا گرفت و هم زمان، به دلیل تنگی معیشت خانواده، به آموزگاری نیز میپرداخت.
آیت الله مؤمن «شرح لمعه» و «قوانین الاصول» را در طی یک سال فرا گرفت. «مکاسب» و «رسائل» شیخ انصاری را پس از دو سال به اتمام رساند و در ششمین سال تحصیل، جلد اول «کفایه» را آموخت و در درس خارج اصول و فقه شرکت جُست. هم زمان با تحصیلات فقهی و اصولی، به تحصیل حکمت الهی و فلسفه نیز میپرداخت. در این زمان «شرح منظومه» سبزواری و «الهیات شفا» و بخش عمده «اسفار» را فرا گرفت.
این عالم برجسته جهان تشیع، در اواخر سال ۱۳۴۲ برای تحصیل عازم نجف اشرف شد و به مدت شش ماه از محضر استادان حوزه علمیه بهرههای فراوان برد. سپس به ایران بازگشت و تا سال ۱۳۵۳ به تحصیل خود ادامه داد.
وی در دوران تحصیل خود در شهر قم از محضر اساتید برجستهای همچون حاج شیخ محمد واعظ زاده، آیتالله مشکینی، آیتالله شاه آبادی، شیخ ابوالفضل خوانساری، آیتالله سلطانی طباطبایی و آیتالله حاج میرزا محمد مجاهدی تبریزی، کسب فیض کرد.
این عضو مجلس خبرگان رهبری، همچنین در درس اصول حضرت امامخمینی (ره) شرکت کرد. چند ماهی نیز در درس فقه آیتالله العظمی بروجردی حاضر شد و سپس به درس خارج فقه امام (ره) که درباره «مکاسب محرمه و بیع» بود، رفت و پایههای استنباط فقهی خود را نزد ایشان مستحکم کرد. پس از تبعید امام (ره) در سال ۱۳۴۲، به درس فقه و اصول «آیتالله العظمی سیدمحمّد محقق داماد» رفت و پس از آن مرحوم، از درس خارج فقه «آیتالله حاج آقا مرتضی حائری یزدی» بهره برد.
وی از سال ۱۳۶۲ تا پیش از ابتلاء به عارضه مغزی به تدریس دروس خارج فقه از جمله بحث معاملات «تحریرالوسیله» حضرت امام خمینی (ره)، کتاب قضا و شهادات و عمدة حدود و مسائل مستحدثه پرداخت.
از آیتالله مؤمن، آثار و کتب فراوانی در زمینه علوماسلامی به نگارش درآمده که مهمترین آنها عبارت است از: ولایت امام و پیامبر (ص) بر امر قانونگذاری کلی، ولایت امام و پیامبر (ص) بر جامعه اسلامی، حاشیه بر اسفار و شواهد الربوبیّه، الولایه الالهیه الاسلامیه او الحکومه الاسلامیه، تسدید الأصول (اصول فقه استدلالی)، کلمات سدیده فی مسائل جدیده (ده رساله فقهی در مسائل مستحدثه)، مبانی تحریرالوسیله (قضاء و شهادات)، مبانی تحریرالوسیله (حدود)، خاطرات آیتالله مؤمن قمی (مرکز اسناد انقلاب اسلامی)، خاطرات و گفتگوهای سیاسی آیتالله محمد مؤمن قمی (نشر معارف)، بررسی وظایف و حدود اختیارات ولی فقیه (درسهای خارج فقه)، جایگاه احکام حکومتی و اختیارات ولی فقیه، حکومت حکیمانه (نقد نظریه حکمت و حکومت، درسهای خارج فقه)، منابع مالی در حاکمیت فقیه (درسهای خارج فقه)، اموال و ثروتهای عمومی در حکومت اسلامی (درس خارج ولایت فقیه)، فقه و احکام پزشکی.
همراهی آیت الله مؤمن با نهضت امام خمینی از همان سال ۴۲ آغاز شد. وی از تشکیل دهندگان هسته اولیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود و به دلیل همین فعالیتها در سال ۱۳۵۲ همراه با جمعی دیگر از روحانیون مبارز به تبعید محکوم میشود. براساس گزارشهای تاریخی، در این سال کمیسیون اجتماعی شهر قم ۲۵ نفر از مبارزان انقلابی را به تبعید یا همان اقامت اجباری محکوم میکند که نام آیتالله مؤمن نیز در بین آنها به چشم میخورد.
در نامه ساواک به شهربانی کل کشور با اشاره به مصوبه کمیسیون امنیت اجتماعی شهر قم درباره «روحانیون افراطی و طرفدار [امام] خمینی» چنین آمده است: «افرادی که لیست آنان به پیوست ایفاد میگردد از روحانیون اخلالگر و طرفدار [امام] خمینی در شهرستان قم میباشند که وضعیت آنان در کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان قم مطرح و طبق رأی مورخه ۵۲/۵/۲۲ کمیسیون مزبور به سه سال اقامت اجباری در مناطق مختلف کشور محکوم گردیدهاند. نامبردگان پس از اطلاع از چگونگی موضوع، منطقه را ترک و متواری گردیدهاند. علیهذا خواهشمند است دستور فرمائید ترتیبی اتخاذ نمایند تا هرچه زودتر یادشدگان بازداشت و جهت انجام تشریفات لازم و اعزام به محلهای مورد نظر به قم اعزام گردند و از نتیجه این سازمان را آگاه سازند. ارتشبد نصیری»
طبق این حکم، آیتالله مؤمن به گذراندن دوران تبعید در شهداد کرمان محکوم شد. آیتالله مؤمن خود در کتاب خاطراتش که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است در این رابطه میگوید: «در سال ۱۳۵۲، ۲۵ تن از علمای قم تبعید شدند و نام بنده هم در شمار آن ۲۵ نفر بود. تشخیص رژیم این بود که این ۲۵ نفر در مبارزات شاهستیزانه و پیگیری نظرات حضرت امام نقش دارند. لیست این افراد در اسناد ساواک موجود است… مرداد ماه بود و مأموران در اول شب برای دستگیری من به منزل آمدند؛ ولی حضور نداشتم و به منزل ابوی رفته بودم. در آن مقطع، احمدِ ما چهار، پنج ساله بود و به مأموران گفته بود که بابایم به منزل پدربزرگم رفته است. مأموران به منزل ابوی ما آمدند. اخوی ما در آن ایام طلبه مبتدی بود و در مدرسه آقای گلپایگانی درس میخواند و در منزل پدرم بود. مأموران دم در آمدند و گفتند: «آقای مؤمن منزل هستند؟»
وقتی این مطلب را به من گفتند من پیش خودم حساب کردم که اگر مأموران با من کار داشتند که به منزل خودم مراجعه میکردند. تصور کردم با اخوی کار دارند. به ایشان گفتم که دم در برود. وقتی اخوی در را باز کرده بود، دست ایشان را گرفتند و با خود بردند. البته بعداً دیدند که از نظر سنی و نام کوچک، خصوصیاتِ کسی که دنبالش هستند، با اخوی تطبیق نمیکند. به ایشان گفته بودند: «اسمت چیست؟» گفته بود: «علی» گفته بودند: «ما محمد را میخواهیم». ایشان هم بدون اینکه متوسل به دروغ شود، منزل ما را نشان داده بود. بعد به من گفت: «داداش! از ساواک آمده بودند و سراغ شما را میگرفتند».
در آن حال بنده بالای بام رفتم. تابستان بود و هوای بام مناسب بود. ابوی گفتند که نباید شب به خانه بروی. در بالای بام بودم که سروصدا شد و مأموران ریختند داخل منزل. به لحاظ اینکه منزل دو در داشت، خیال کرده بودند که من از در دیگر خارج شدهام. لذا بالای بام نیامدند. به همین شکل در حال اختفا بودم و از آن حالت نیز استفاده میکردم. آقای انصاری شیرازی هم نامش در لیست بود و به دلایلی موقتاً به چنگ مأموران نیفتاد و تنها ۲۳ نفر از آن ۲۵ تن دستگیر و تبعید شدند.
بنده قدری در اختفا بهسر بردم و در منزل آقای ابوی گذران میکردم. ناچار شدم که مباحثات علمیخارج از منزل را هم تعطیل کنم. در این حال فرصتی برای بحث اسفار به وجود آمد. شاید روزی دو مباحثه مفصل بر مبنای کتاب اسفار را در منزل انجام میدادیم. این وضعیت تا نوروز سال ۱۳۵۳ به طول انجامید. بنده البته گاه به خارج از منزل رفتوآمد میکردم. چیزی که برای من از آن ایام خشنودکننده است، این است که توانستم مباحثه کتاب اسفار ملاصدرا را به پایان ببرم و وقتی این اتمام صورت گرفت، دیگر باکی از دستگیرشدن نداشتم. همینطور هم شد و در هجدهم یا نوزدهم فروردین ۱۳۵۳ سراغ من آمدند. وقتی بنده را به زندان شهربانی منتقل کردند، مشاهده کردم که حاج آقای انصاری را نیز به زندان آوردند و ما یک شب با هم بودیم. روز بعد بنده را به شهداد کرمان و ایشان را به کوهدشت تبعید کردند.
محل تبعید بنده «شهداد» کرمان بود. منتها محل تبعید دیگر افرادی را که با هم تبعید شده بودیم، عوض شد. ما حدود هفت ماه در «شهداد» بودیم و بقیه مدت تبعید را که ظاهراً دو سال و خردهای بود در تویسرکان گذراندیم. تا روز آخر هم که هجدهم یا نوزدهم فروردین ۵۶ بود، در تبعید بهسر بردیم و هیچگونه تخفیفی به ما ندادند.»
از مهمترین مسئولیتهای آیتالله مؤمن، پس از پیروزی انقلاب اسلامی میتوان به مسئولیت انتخاب و اعزام قضات شرع دادگاههای انقلاب در سراسر کشور به دستور حضرت امامخمینی (ره)، ریاست دادگاه عالی انقلاب اسلامی، عضویت در شورای عالی قضایی، عضویت در شورای نگهبان با حکم حضرت امامخمینی (ره) در سال ۱۳۶۲ و ابقاء در آن مسئولیت با حکم مقام معظم رهبری تاکنون، مدیریت حوزه علمیه قم و عضویت در شورای عالی سیاستگذاری حوزه علمیه قم از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۴ و نیز عضویت در دوره چهارم شورای عالی حوزه علمیه قم، نمایندگی در دورههای اول و دوم مجلس خبرگان رهبری از طرف مردم سمنان و در دوره سوم، چهارم و پنجم به نمایندگی از مردم قم، ریاست مجمع فقه اهل بیت (ع ) اشاره کرد.
اولین مسئولیت وی بعد از انقلاب نیز حکمی بود که از جانب امام خمینی برای ایشان صادر شد. امام ۱۸ مرداد سال ۵۸ وی را به سرپرستی امور زندانیان قم منصوب کرد و نوشتند:
جناب مستطاب حجت الاسلام آقای آقا شیخ محمد مؤمن قمی دامت افاضاته
بدین وسیله جناب عالی به سرپرستی امور زندانیان قم و رسیدگی به کار دادگاهها و ادارۀ امور ستاد انقلاب اسلامی و تنظیم کارهای دفتر تبلیغات و همچنین تنظیم و ادارۀ امور طلاب محترم و روابط شهرستانها منصوب میشوید که ان شاءاللّه تعالی از این تاریخ شروع به کار نمائید. از خدای تعالی موفقیت آن جناب را در انجام وظایف الهی خواستارم.
اولین حضور آیت الله مؤمن در شورای نگهبان نیز که تا سال ۹۷ به طول انجامید، در سال ۶۲ با حکم حضرت امام خمینی بود. امام راحل در ۱۱ تیرماه سال ۶۲ آقای مؤمن را در حکمی به عضویت فقهای شورای نگهبان منصوب کردند: "طبق اصل نود و یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی که به منظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی از نظر عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با آنها شورایی تشکیل میشود و انتخاب اعضای فقهای آن شورا بر طبق شرایط تعیین شده به عهدۀ اینجانب میباشد، بدین وسیله جنابعالی را به عنوان یکی از شش فقیه به عضویت شورای نگهبان منصوب مینمایم."
آیت الله مؤمن، در گفتوگویی که در سال ۹۵ داشت، برای اولین بار روایتی از نخستین روزهای زعامت آیتالله خامنهای، به عنوان رهبر انقلاب اسلامی بیان کرد: "در روزهای نخستین زعامت آیتالله خامنهای به منظور مطلع شدن علمای غیرمسئول از دانش فقهی و علمی ایشان، با برخی فضلای علمی خدمت رهبر انقلاب رسیدند و مباحثههای علمی و فقهی بین آنها و رهبر انقلاب شکل گرفته بود و پس از این مباحثات بر همه کسانی که در آن جلسات شرکت کرده بودند، روشن و قطعی شده بود که ایشان در حوزه اجتهاد توانمند هستند و از نظر علمی، شخصیتی بسیار ارزشمند دارند و در تمام ابواب فقه از ملکه اجتهاد برخوردار هستند."
شاید بتوان نقطه عطف زندگی آیتالله مؤمن را ایستادگی او در برابر قانونشکنان در جریان انتخابات سال ۸۸ دانست.
رهبر انقلاب در جلسهای که با نمایندگان نامزدهای ریاست جمهوری سال ۸۸ داشتند، در واکنش به هجمهها علیه فقهای شورای نگهبان از جمله آیتالله مؤمن گفته بودند: "اگر در این نظام نتوان به کسانی مانند آیات مؤمن و آقای جنتی اعتماد کرد، به هیچ فرد دیگری هم نمیتوان؛ چرا که آنها برای بردن و آوردن کسی، دینشان را از دست نمیدهند."
آیتالله مؤمن همچنین در مصاحبهای که پس از وفات وی منتشر شد، با بیان اینکه هیچ دلیلی برای ابطال انتخابات در آن زمان وجود نداشت، عنوان کرد: حتی آن زمان نمایندگان نامزدهای انتخاباتی خدمت مقام معظم رهبری رفتند و دلایل و مستندات خود را ارائه کردند اما معظمله دلایل و مستندات معترضین که خواستار ابطال انتخابات بودند را موجه ندانستند و به هیچعنوان زیر بار این کار نرفتند اما با این حال شورای نگهبان بر حسب وظیفه، به اعتراضات، دلایل و مستنداتی که به این شورا ارجاع داده شده بود، رسیدگی کرد و به آنها پاسخ داد حتی درصدی از صندوقهای رأی نیز بازشماری شد ولی چیزی مبنی بر تقلب که باید انتخابات باطل شود، اصلاً وجود نداشت.
آیت الله مؤمن بعد از عمری تلاش علمی و سیاسی، ۲ اسفند ۱۳۹۷ پس از یک دوره بیماری، در یکی از بیمارستانهای تهران درگذشت و بعد از تشییع در قم و اقامه نماز میت توسط آیتالله سبحانی، در حرم حضرت معصومه بهخاک سپرده شد. رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیت بمناسبت درگذشت این عالم برجسته نوشتند: مقام علمی و پرورش شاگردان برجسته در کنار تقوا و اخلاص این عالم بزرگوار و نیز وفاداری و تعهد انقلابی و اجتماعی، شخصیت جامعی از ایشان ساخته بود. سابقهی مبارزاتی ایشان به پیش از انقلاب برمیگردد و خدمات انقلابی ایشان در تمام دوران چهل ساله مستمراً ادامه داشته است و در دورههای متعدد و متوالی یکی از ارکان مهمّ شورای محترم نگهبان بودهاند.